- abcd efgh ijkl mnop qrst uvwx yz
آرام اما قدرتمند، سبک مینیمال در مد
چندین مکتب فکری، فلسفی یا طراحی وجود دارد که به طور مداوم به عنوان سبک مینیمال مورد استفاده قرار گرفته است. گاهی اوقات به عنوان یک برگه خالی در نظر گرفته می شود، نقطه شروعی که همه چیز از آن سرچشمه می گیرد و منبع الهامی برای طراحان است، آخراً سبک مینیمال مورد سوء استفاده قرار گرفته است و بر روی هر لباس اجرامی شود. اما مینیمالیسم در مد بسیار بیشتر از تک رنگ یا یک روند ساده است. تعریف زیبایی درطول زمان همواره در حال تغییر بوده است. همانند روند مجموعه سین استایل گام به گام آرام اما قدرتمند.
شانل و سرژ لیفار، 1937: پس از جهانی اول، زمانی که سبک زندگی فعال بدنی زنان مستلزم سبکی جدید بود، کوکو شنل کمد لباس های سنتی مردانه را ساخت و رنگ ها را برای زنان به طور عمده تک رنگ ایجاد کرد
این اصطلاح از جنبش هنری که در دهه 1960 در نیویورک ظاهر شد، زمانی که گروهی از هنرمندان از جمله جاد، جان مک کراکن، اگنس مارتین و بسیاری دیگر ظاهر شدند، «بازنمایی های سنتی در نقاشی و مجسمه سازی را رد کردند و شیوه ای را انجام دادند تا آنجا که ممکن است یک شیء وجود داشته باشد.»
می شود خلاصه کرد:مینیمالیسم همیشه نشانگر چرخه های اقتصادی و توسعه فناوری بود. با نگاهی به گذشته، با توسعه قرن بیستم، میتوانیم مینیمالیسم را که زیربنای اصلی عبور از جامعه ی سنتی به مدرن است، حتی قبل از شروع جنبش رسمی مینیمالیسم، مشاهده کنیم. از ورود زنان به کار گرفته تا کسب حق رأی، داستان زنان کارگر نیز منعکس کننده ظهور و سقوط مینیمالیسم است. آغاز سبک زندگی پیچیدهتر با لباسهای ساده، مردانه و کاربردی همراه بود (مثلاً شنل را در نظر بگیرید) در حالی که واکنشهای متقابل علیه فمینیسم در دهههای 1950 و 1980، ظاهر فوقزنانه را بازگرداند. (به دیور با ظاهر جدیدش فکر کنید)
در زمینه مد مینیمالیسم توجه بیشتر بر روی فرم و پارچه است تا عملکرد لباس. طراحان مینیمالیست به جای تفکیک جزبه جز لباس به عناصر با اشکال و اشکال هندسی در پالت تک رنگ بازی میکنند.
YOHJI YAMAMOTO حس خوبی را به مد آورد که دارای خطوط نامتقارن بود و بدن کاربر را به جای سر تا پا در نظر میگرفت
ISSEY MIYAKE لباس های قالب گیری شده و چین داراست توسط فضای اطراف پوشیده و همچنین درون بدن را بررسی میکنند.
مینیمالیسم این دهه نیز راهی برای فرار از کلیشه های جنسیتی بود. یکی از فعالیت های مهم را طراحان ژاپنی انجام داده که در جنبش مینیمالیسم نقش بسزایی داشتند.
REI KAWAKUBO (Comme de Garcons) در سال 1997 مجموعه ای را با عنوان "بدن با لباس، لباس با بدن ملاقات می کند" طراحی کرد. که ادراکات بدن زنان را به چالش می کشاند.
Maison Martin Margiela به دلیل تکنیکهای ساختارشکنی شناخته میشود، که در آن حجمها دوباره انتخاب میشوند، شکلها اصلاح میشوند و استفاده از لباسها و حرکت به طرز بازیگوشی روی سر آن چرخانده میشود. چشم مارجیلا همیشه حفظ روی لباس بود. با توجه بیشتر مد به برندسازی، کار نه تنها به دلیل درخشش فنی و برداشت جدید از ظرافت زنانه، بلکه به دلیل ارزشهای نماد ضد مد و ضد وضعیت، مرتبطتر شد.
MARGIELA ناشناس بودن طراحی و خود طرح کلید زیبایی شناسی بود. این تصمیم طراح در تمام طول زندگی حرفه ای ناشناس بودن بوده، از مصاحبه خود یا گرفتن نظر در پایان نمایش خودداری کرد. او همچنین چندین مدلهایی را با چهرههای پوشانده یا به سمت عقب راه میرفت تا توجه به لباسها را حفظ کند.
در اواخر دهه 1990 مجدداً دلبستگی به غم و اندوه ظاهر شد. رویکرد فکری و علمی حسین چالایان به مد، جنبهای دگرگونکننده و آیندهنگر به مینیمالیسم میآورد، که بیشتر به این موضوع میپردازد که بدن چه چیزی میتواند به دست آورد تا ظاهرش.
HAIDER ACKERMANN: اشکال مختلف بر پارچه های ساتن، ابریشم و چرم متمایز از مینیمالیسم آکرمن است.
و مینیمالیسم امروز؟ با افرایش بی ثباتی سیستم مالی و پایدار نبودن مد امروزه. در حالی که مینیمالیسم همیشه به تغییرات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مرتبط بود، جنبش قرن بیست و یکم بیشتر تحت تأثیر اقتصاد قرار دارد. ما پول کمتری برای خرید لباس داریم و میخواهم آن را برای لباسهایی خرج کنیم که در فصل آینده قدیمی نخواهند شد – و با نگاه کردن به این عکسها به راحتی به نظر میرسند که مینیمالها همیشه امروزی میمانند. علاوه بر این، ما بیشتر به جنبه های اخلاقی مد و همچنین مسائل زیست محیطی مانند استفاده از منابع طبیعی، غذا و مصرف داریم. مینیمالیسم به شیوه ای بی مصرف برای مصرف مد و زیبایی شناسی تبدیل می شود که بر آگاهی مدعی نفوذ میکند.